اگر اخبار را دنبال کرده باشید، حتما میدانید که بسیاری از کشورهای منطقه
که برخی از آنها دشمنان قدیمی ملت ایران هستند، اخیرا چه مواضعی در برابر
مسایل منطقهای داشتهاند. عربستان سعودی نشان داده که به هیچ عنوان
نمیتواند گشایشهای اقتصادی در ایران را تحمل کند و وضعیت نه چندان خوب
اقتصادی ما طی ده سال گذشته منجر به آن شده که بسیاری از کشورهای حوزه خلیج
فارس با بهرهگیری از سرمایهگذاران خارجی سهم خود از ذخایر نفتی خلیج
فارس را افزایش داده و از این محصول استراتژیک نه تنها برای رشد اقتصادی
خود، که برای اعمال فشار بر ایران با استفاده از تغییرات در قیمت نفت نیز
استفاده کنند. عربستان، قطر و بسیاری از دولتهای عربی حوزه خلیج فارس با
توان بالایی که در زمینه استخراج نفت پیدا کردهاند، میزان استخراج را
چندین برابر کردهاند تا با این تیر چند نشان بزنند. محسن رنانی، استاد
اقتصاد دانشگاه اصفهان معتقد است، وقتی قیمت نفت زیاد باشد، برای دولتهای
غربی به صرفه خواهد بود که بر روی تحقیق و توسعه در بخش انرژیهای نو
سرمایهگذاری کنند. اگر در خلال این تحقیقات، راهکارهای علمی در استفاده
بهتر از انرژیهای نو و سوختهای غیرنفتی حاصل شود، آن وقت ارزش نفت کم
خواهد شد و این موضوعی است که میتواند به کل کشورهای تولیدکننده نفت در
خاورمیانه که عمدتا اقتصادی مبتنی بر نفت دارند، صدمات جبران ناپذیری وارد
کند. با کاهش قیمت نفت، نیاز به تحقیق در زمینه انرژیهای نو در کشورهای
غربی از اولویت کمتری برخوردار خواهد شد و بودجه کمتری برای پژوهش در این
حوزه اختصاص خواهد یافت. این موضوع میتواند در دراز مدت جلوی کاهش ناگهانی
ارزش نفت بر اثر دستیابی به انرژیهای جایگزین را بگیرد. بنابراین عربستان
و سایر متحدان عربیاش در منطقه، با اتکا به پتانسیلهای بالا در تولید
نفت و صنایع پتروشیمی که دارند، راه کاهش قیمت نفت را پیش گرفتهاند؛
مسالهای که میتواند به یک مانع بسیار مهم در راه توسعه ایران نیز تبدیل
شود!
در صورتی که شرکتهای نفتی خارجی در کشور ما نیز سرمایهگذاری کنند، نه
تنها ظرفیتهای استخراج نفت و صنایع پتروشیمی کشور افزایش مییابد، بلکه
کمک بزرگی به بحث اشتغال و رونق اقتصادی هم خواهد شد. از طرفی توسعه صنایع
پتروشیمی و افزایش ظرفیت استخراج طلای سیاه، میتواند اهرم فشار کشورهای
عربی منطقه خلیج فارس را نیز خنثی کند.
خودروسازی در ایران از آن صنایعی است که وضعیت بدی دارد و به لطف
کمکهای دولتی، قیمتهای گزاف و قوانین وارداتی و گمرکی سختگیرانه سر پا
مانده است. سه مورد از اصلیترین عوامل عدم توسعه این صنعت در کشور عبارتند
از عدم وجود رقابت اصولی و رقیب قدرتمند، دولتی بودن بخش عمده این صنعت و
عدم واگذاری آن به بخش خصوصی و تحریمهای بینالمللی که مانع ورود قطعات و
تکنولوژی ساخت خودرو به کشور میشود.
لغو تحریمها در صنعت خودروسازی یکی از مهمترین بندهای تفاهمنامه
مشترک لوزان بود. کیفیت پایین خودروهای موجود در کشور و قیمت عجیب و غریب
آنها باعث نارضایتی مردم ایران وارد شود. یکی از دلایل مهم آمار بالای مرگ و
میر در تصادفات جادهای در کشور همین کیفیت و ایمنی پایین خودروهای مورد
استفاده است. از طرفی عدم امکان استفاده از خودروهای مدرن کم مصرف یا
خودروهایی که با انرژی پاک کار میکنند و در اغلب نقاط دنیا با قیمتی پایین
ارائه میشوند باعث شده تا بحث آلودگی هوا در شهرهایی چون تهران جدی شود.
سیاست بستن مرزها و حمایت از تولید داخلی به هر نحوی هم نتیجه نداده و تنها
منجر به ضعیفتر شدن صنعت خودروسازی داخلی و عقب ماندن از دانش روز دنیا
شده است. ضعف کشور در صنعت خودرو لطمات مستقیم و غیرمستقیم فراوان دیگری هم
داشته که یکی از آنها صدمه به صنعت توریسم است.